زن که باشی
زن که باشی ترس های کوچکی داری!

از کوچه های بلند

از غروب های خلوت

و از خیابان های بدون عابر می ترسی....!

از صدای متورسیکلت ها و دوچرخه هایی که بی هدف...

در کوچه پس کوچه ها می چرخند میترسی!

از بوق ماشین هایی که روز های گرم تابستان...

جلوی پاهایت ترمز می کنند

و تو فقط چهره ادم هایی را می بینی

که در چشم هایشان حس نوع دوستی موج می زند.....!

زن که باشی ترس های کوچکی داری

به بزرگی همه ی بی عدالتی هایی که...

به جرم زنانگی محکومت می کنند...

و همیشه این تویی که مقصری

 

 



نظرات شما عزیزان:

حسینی
ساعت9:05---7 دی 1393
زن که باشی

همه ی دیوانگی های عالم را بلدی

میتوانی زیر لب ترانه بخوانی و آشپزی کنی

میتوانی جلوی آینه موهایت را شانه کنی وحس کنی نگاهش را

میتوانی ساعت ها به امید گره خوردن شال دور گردنش ببافی و

در هر رج بوسه بکاری برای روز مبادا که کنارش نیستی......

زن که باشی باید صبور باشی مدارا کنی وباهمه ی بغضت

لبخند بزنی


پاسخ:حس خوبی بم دادی با این نوشته ی زیبات خانوم یا آقای حسینی عزیز ...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسب‌ها: پاتوق پرتقالیزنزنانگیتقصیر

تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393 | 23:15 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.